واژگان عمومی مرتبط با نقاشی و طراحی به زبان آلمانی + ترجمه

راهنمای مطالعه

نقاشی و طراحی یکی از اصلی‌ترین شاخه‌های هنرهای تجسمی به شمار می‌روند که به کمک آن‌ها می‌توان احساسات، تخیلات و مشاهدات را به شکلی خلاقانه و تصویری بیان کرد. تسلط بر واژگان تخصصی این حوزه به زبان آلمانی، گامی مؤثر برای دانشجویان، هنرمندان و علاقه‌مندان به هنر است که قصد دارند در محیط‌های بین‌المللی فعالیت کرده یا تحصیل کنند. در این مطلب که توسط آکادمی آموزشی پوریا خانی تدوین و گردآوری شده است، با ۶۰ واژه کاربردی آلمانی در حوزه نقاشی و طراحی و نیز ۳۰ جمله نمونه برای یادگیری بهتر این واژگان آشنا خواهید شد.

واژگان کاربردی در زمینه نقاشی و طراحی به زبان آلمانی

Deutschفارسی
die Zeichnungطراحی
das Gemäldeنقاشی
zeichnenطراحی کردن
malenنقاشی کردن
der Pinselقلم‌مو
die Farbeرنگ
der Bleistiftمداد
der Radiergummiپاک‌کن
die Leinwandبوم نقاشی
das Skizzenbuchدفتر طراحی
die Skizzeاسکچ، طراحی اولیه
der Künstlerهنرمند (مذکر)
die Künstlerinهنرمند (مونث)
die Kunstهنر
der Kunststilسبک هنری
die Ölmalereiنقاشی با رنگ روغن
die Aquarellmalereiنقاشی آبرنگ
die Acrylfarbeرنگ آکریلیک
die Pastellfarbeرنگ پاستل
die Staffeleiسه‌پایه نقاشی
die Kompositionترکیب‌بندی
das Motivسوژه
die Perspektiveپرسپکتیو
der Schattenسایه
das Lichtنور
die Konturخطوط بیرونی
das Porträtپرتره
das Stilllebenطبیعت بی‌جان
die Landschaftمنظره
der Farbtonتناژ رنگ
das Kunstwerkاثر هنری
die Ausstellungنمایشگاه
die Galerieگالری
der Zeichenblockبلوک طراحی
die Technikتکنیک
die Inspirationالهام
die Kreativitätخلاقیت
der Entwurfطرح اولیه
die Linieخط
die Formفرم
die Flächeسطح
der Umrissشمای کلی
das Kunststudiumتحصیلات هنری
der Zeichenlehrerمعلم طراحی
die Farbmischungترکیب رنگ
der Farbverlaufگرادیان رنگ
das Detailجزئیات
die Texturبافت
die Schraffurهاشور
die Kreideگچ
das Kohlezeichnenطراحی با زغال
das Modellمدل
das Kunstmaterialابزار هنری
der Kunstunterrichtکلاس هنری
die Bildkompositionترکیب تصویری
die Ausdruckskraftقدرت بیانی
die Abstraktionانتزاع
das Originalنسخه اصلی
die Reproduktionبازتولید
der Kunstmarktبازار هنر
die Kunstgeschichteتاریخ هنر
مطلب پیشنهادی:  اصلاحات عمومی مراقبت از پوست و مو به زبان آلمانی + ترجمه

جملات مقال با ترجمه با موضوع نقاشی و طراحی به زبان آلمانی

۱. Ich zeichne jeden Tag in mein Skizzenbuch.
من هر روز در دفتر طراحی‌ام طراحی می‌کنم.

۲. Sie malt wunderschöne Porträts mit Öl.
او پرتره‌های زیبایی با رنگ روغن می‌کشد.

۳. Der Künstler verwendet kräftige Farben.
هنرمند از رنگ‌های قوی استفاده می‌کند.

۴. Die Ausstellung in der Galerie war beeindruckend.
نمایشگاه در گالری بسیار تأثیرگذار بود.

۵. Ich habe einen neuen Bleistift und Radiergummi gekauft.
من یک مداد و پاک‌کن جدید خریده‌ام.

۶. Das Gemälde zeigt eine friedliche Landschaft.
نقاشی یک منظره آرام را نشان می‌دهد.

۷. Wir lernen verschiedene Maltechniken im Kunstunterricht.
ما در کلاس هنر تکنیک‌های مختلف نقاشی را یاد می‌گیریم.

۸. Die Staffelei steht am Fenster.
سه‌پایه نقاشی کنار پنجره قرار دارد.

۹. Die Farben verlaufen schön ineinander.
رنگ‌ها به زیبایی در هم محو می‌شوند.

۱۰. Der Schatten gibt dem Bild Tiefe.
سایه به تصویر عمق می‌دهد.

۱۱. Die Konturen wurden mit Kohle gezeichnet.
خطوط بیرونی با زغال طراحی شده‌اند.

۱۲. Das Stillleben besteht aus Früchten und Blumen.
طبیعت بی‌جان شامل میوه‌ها و گل‌هاست.

۱۳. Die Textur des Bildes ist sehr interessant.
بافت تصویر بسیار جالب است.

۱۴. Ich experimentiere mit Acrylfarben.
من با رنگ‌های آکریلیک آزمایش می‌کنم.

۱۵. Die Inspiration kam aus der Natur.
الهام از طبیعت آمده است.

۱۶. Das Kunstwerk wurde für viel Geld verkauft.
اثر هنری به قیمت زیادی فروخته شد.

۱۷. Er studiert Kunst an der Universität.
او در دانشگاه هنر می‌خواند.

۱۸. Das Porträt ist sehr detailliert.
پرتره بسیار پرجزئیات است.

مطلب پیشنهادی:  اصطلاحات تخصصی رشته تاریخ به زبان آلمانی + ترجمه

۱۹. Die Schraffur verleiht dem Bild Struktur.
هاشور به تصویر ساختار می‌بخشد.

۲۰. Ich benutze Kreide für meine Zeichnungen.
من از گچ برای طراحی‌هایم استفاده می‌کنم.

۲۱. Die Bildkomposition ist sehr harmonisch.
ترکیب تصویری بسیار هماهنگ است.

۲۲. Das Modell posierte ruhig.
مدل با آرامش ژست گرفت.

۲۳. Die Kunstgeschichte ist sehr spannend.
تاریخ هنر بسیار هیجان‌انگیز است.

۲۴. Der Farbton ist zu hell.
تناژ رنگ خیلی روشن است.

۲۵. Die Galerie stellt moderne Kunst aus.
گالری هنر مدرن را به نمایش می‌گذارد.

۲۶. Die Kreativität ist ein wichtiger Teil der Kunst.
خلاقیت بخش مهمی از هنر است.

۲۷. Die Reproduktion ist fast wie das Original.
بازتولید تقریباً مانند نسخه اصلی است.

۲۸. Der Entwurf wurde überarbeitet.
طرح اولیه اصلاح شد.

۲۹. Die Linie ist nicht gerade.
خط صاف نیست.

۳۰. Der Kunstmarkt wächst ständig.
بازار هنر به طور مداوم در حال رشد است.

نتیجه‌ گیری

آشنایی با واژگان تخصصی نقاشی و طراحی در زبان آلمانی، دریچه‌ای به دنیای زیبای هنر و تعاملات بین‌المللی در این زمینه می‌گشاید. این مطلب که توسط آکادمی آموزشی پوریا خانی گردآوری شده است، تلاش کرده تا با ارائه‌ی ساختاری جامع از واژه‌ها و مثال‌ها، گامی مؤثر در مسیر یادگیری زبان آلمانی برای علاقه‌مندان به هنر بردارد. یادگیری زبان و هنر، دو ابزار قدرتمند برای بیان و ارتباط هستند؛ بیایید این دو را هم‌زمان تقویت کنیم.

تصویر استاد پوریا خانی

استاد پوریا خانی

موسس و مدیر آکادمی آموزشی پوریا خانی | مدرس زبان آلمانی

مشاهده دوره های آموزشی استاد خانی

شاید مطالعه این مقالات خالی از لطف نباشد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 3 =

دوره هایی برای شروع زبان آلمانی