باستان شناسی یکی از جذاب ترین شاخه های علوم انسانی است که به مطالعه تمدن ها، فرهنگ ها و آثار باستانی میپردازد. اگر به دنبال یادگیری زبان آلمانی در زمینه تخصصی باستانشناسی هستید، دانستن لغات و ساختارهای کاربردی در این حوزه اهمیت زیادی دارد. در این مطلب، که به همت آکادمی آموزشی پوریا خانی تهیه شده است، ابتدا ۶۰ واژه پرکاربرد این رشته به همراه ترجمه فارسی آنها آورده شده و سپس ۳۰ جمله آموزشی برای تثبیت این لغات ارائه میگردد. این ساختار کمک میکند تا واژگان را در متن و کاربرد واقعی آنها بهتر بیاموزید.
واژگان تخصصی رشته باستانشناسی به آلمانی
در این بخش با واژگان پرکاربرد در حوزه باستانشناسی آشنا میشوید. این لغات به صورت دو زبانه (آلمانی–فارسی) در جدول زیر آمدهاند.
| آلمانی | فارسی |
|---|---|
| die Archäologie | باستانشناسی |
| der Archäologe | باستانشناس (مذکر) |
| die Archäologin | باستانشناس (مونث) |
| das Artefakt | اثر باستانی |
| die Ausgrabung | حفاری |
| das Fundstück | شیء کشفشده |
| die Antike | عهد باستان |
| die Ruine | ویرانه |
| das Relikt | یادگار باستانی |
| das Monument | بنای تاریخی |
| die Inschrift | کتیبه |
| die Hieroglyphe | هیروگلیف |
| das Fossil | فسیل |
| die Keramik | سفال |
| das Skelett | اسکلت |
| der Tempel | معبد |
| das Grab | گور |
| die Mumie | مومیایی |
| der Sarkophag | تابوت |
| die Epoche | دوره تاریخی |
| die Zivilisation | تمدن |
| das Museum | موزه |
| die Ausstellung | نمایشگاه |
| der Fundort | محل کشف |
| die Schicht | لایه |
| der Spaten | بیل |
| das Sieb | الک |
| die Datierung | تاریخگذاری |
| das Radiokohlenstoffdatum | تاریخگذاری کربن-۱۴ |
| die Stratigraphie | چینهشناسی |
| das Werkzeug | ابزار |
| der Krug | کوزه |
| die Münze | سکه |
| das Fragment | تکه |
| der Tontopf | ظرف سفالی |
| die Bronzezeit | عصر برنز |
| die Eisenzeit | عصر آهن |
| die Neolithikum | دوره نوسنگی |
| die Antikegeschichte | تاریخ عهد باستان |
| der Palast | کاخ |
| der Schatz | گنج |
| das Siegel | مهر |
| die Grabkammer | اتاق دفن |
| die Entdeckung | کشف |
| die Analyse | تحلیل |
| das Knochenfragment | تکه استخوان |
| die Rekonstruktion | بازسازی |
| der Archäologiestudent | دانشجوی باستانشناسی |
| die Forschung | پژوهش |
| der Forscher | پژوهشگر |
| die Expedition | سفر اکتشافی |
| die Datensammlung | گردآوری دادهها |
| die Höhlenmalerei | نقاشی غار |
| der Steinzeitmensch | انسان عصر حجر |
| das Schriftdokument | سند نوشتاری |
| die Mythologie | اسطورهشناسی |
| die Auswertung | ارزیابی |
| der Kulturkreis | حوزه فرهنگی |
| das Gräberfeld | گورستان |
| die Fundanalyse | تحلیل یافتهها |
جملات کاربردی با واژگان باستانشناسی
در این بخش، برای آشنایی بیشتر با کاربرد لغات بالا، ۳۰ جمله نمونه آورده شده است. این جملات به شما کمک میکنند تا واژگان را در بستر واقعیشان یاد بگیرید.
- Die Archäologie untersucht vergangene Kulturen.
باستانشناسی فرهنگهای گذشته را بررسی میکند. - Der Archäologe arbeitet an einer Ausgrabung in Ägypten.
باستانشناس در حال حفاری در مصر است. - In der Ausgrabung wurde ein altes Artefakt gefunden.
در حفاری یک اثر باستانی قدیمی پیدا شد. - Die Hieroglyphen an der Wand erzählen eine Geschichte.
هیروگلیفهای روی دیوار داستانی را بازگو میکنند. - Das Fossil stammt aus der Steinzeit.
این فسیل متعلق به عصر حجر است. - Die Münzen stammen aus der römischen Epoche.
این سکهها از دوره روم باستان هستند. - Das Fragment gehörte zu einem Tontopf.
این تکه متعلق به یک ظرف سفالی بود. - Die Mumie lag im Sarkophag.
مومیایی در داخل تابوت قرار داشت. - Die Fundanalyse ergab neue Erkenntnisse.
تحلیل یافتهها به نتایج جدیدی منجر شد. - Die Inschrift ist schwer zu entziffern.
خواندن کتیبه دشوار است. - Das Relikt wurde in einer Grabkammer entdeckt.
این یادگار باستانی در اتاق دفن کشف شد. - Die Bronzezeit war eine wichtige Epoche.
عصر برنز یک دوره مهم تاریخی بود. - Der Archäologiestudent schreibt seine Abschlussarbeit.
دانشجوی باستانشناسی در حال نوشتن پایاننامه خود است. - Der Tempel wurde teilweise rekonstruiert.
معبد بهطور جزئی بازسازی شده است. - Die Ausstellung zeigt seltene Artefakte.
نمایشگاه آثار نادری را به نمایش میگذارد. - Das Museum besitzt eine große Sammlung.
موزه مجموعه بزرگی دارد. - Der Spaten ist ein wichtiges Werkzeug bei Ausgrabungen.
بیل یک ابزار مهم در حفاریهاست. - Die Höhlenmalerei stammt aus der Altsteinzeit.
نقاشیهای غار از دوره پارینهسنگی هستند. - Das Siegel wurde zur Bestätigung benutzt.
از مهر برای تأیید استفاده میشد. - Der Schatz war unter dem Palast verborgen.
گنج زیر کاخ پنهان شده بود. - Die Analyse der Knochenfragmente ist abgeschlossen.
تحلیل تکههای استخوان به پایان رسیده است. - Die Expedition dauerte drei Monate.
سفر اکتشافی سه ماه طول کشید. - Das Radiokohlenstoffdatum zeigt ein Alter von 2000 Jahren.
تاریخگذاری کربن نشان میدهد که این شیء ۲۰۰۰ سال قدمت دارد. - Die Stratigraphie hilft bei der zeitlichen Einordnung.
چینهشناسی در تعیین زمان مفید است. - Der Fundort war gut dokumentiert.
محل کشف بهخوبی مستند شده بود. - Der Steinzeitmensch lebte in Höhlen.
انسان عصر حجر در غارها زندگی میکرد. - Die Datierung der Funde ist sehr genau.
تاریخگذاری یافتهها بسیار دقیق است. - Die Antikegeschichte ist faszinierend.
تاریخ عهد باستان بسیار جذاب است. - Der Kulturkreis beeinflusste die Architektur.
حوزه فرهنگی بر معماری تأثیر گذاشت. - Die Mythologie wurde anhand von Artefakten erforscht.
اسطورهشناسی با استفاده از آثار باستانی مورد پژوهش قرار گرفت.
نتیجهگیری
درک مفاهیم و واژگان تخصصی رشته باستانشناسی به زبان آلمانی، به علاقهمندان این حوزه کمک میکند تا منابع آکادمیک و متون علمی آلمانیزبان را بهتر تحلیل و مطالعه کنند. امیدواریم این مطلب که توسط آکادمی آموزشی پوریا خانی تدوین و گردآوری شده، گامی مؤثر در مسیر یادگیری تخصصی شما برداشته باشد. برای یادگیری عمیقتر، توصیه میکنیم این جملات را با صدای بلند تمرین کرده و در مکالمات روزمره خود استفاده کنید.






