در مسیر یادگیری زبان آلمانی، آشنایی با واژگان مربوط به مکانها و لوکیشنهای عمومی نقش بسیار مهمی ایفا میکند. دانستن نام مکانهایی مانند بانک، ایستگاه قطار، بیمارستان، رستوران، پارک و… به زبان آلمانی، نهتنها در مکالمات روزمره بلکه در موقعیتهای واقعی مانند سفر، زندگی یا کار در کشورهای آلمانیزبان بسیار کاربردی است. این مجموعه واژگان و جملات توسط آکادمی آموزشی پوریا خانی گردآوری و تدوین شده است تا به زبانآموزان در تقویت مهارت گفتاری و درک زبانی کمک نماید.
واژگان آلمانی مرتبط با مکانها و لوکیشنهای عمومی
| واژه آلمانی | ترجمه فارسی |
|---|---|
| der Bahnhof | ایستگاه قطار |
| der Flughafen | فرودگاه |
| die Bank | بانک |
| das Krankenhaus | بیمارستان |
| die Apotheke | داروخانه |
| das Restaurant | رستوران |
| das Café | کافه |
| die Schule | مدرسه |
| die Universität | دانشگاه |
| der Supermarkt | سوپرمارکت |
| die Bäckerei | نانوایی |
| die Metzgerei | قصابی |
| die Post | اداره پست |
| das Hotel | هتل |
| der Park | پارک |
| der Spielplatz | زمین بازی |
| die Bibliothek | کتابخانه |
| die Polizei | اداره پلیس |
| die Feuerwehr | ایستگاه آتشنشانی |
| das Kino | سینما |
| das Theater | تئاتر |
| das Museum | موزه |
| die Galerie | گالری |
| die Kirche | کلیسا |
| die Moschee | مسجد |
| der Tempel | معبد |
| das Rathaus | شهرداری |
| das Amt | اداره |
| das Schwimmbad | استخر |
| das Stadion | ورزشگاه |
| der Zoo | باغوحش |
| der Markt | بازار |
| der Friseursalon | آرایشگاه |
| das Fitnessstudio | باشگاه ورزشی |
| die Tankstelle | پمپ بنزین |
| die Werkstatt | تعمیرگاه |
| die Wäscherei | خشکشویی |
| die Haltestelle | ایستگاه اتوبوس |
| die U-Bahn-Station | ایستگاه مترو |
| das Einkaufszentrum | مرکز خرید |
| das Geschäft | فروشگاه |
| die Boutique | بوتیک |
| der Buchladen | کتابفروشی |
| der Blumenladen | گلفروشی |
| das Reisebüro | آژانس مسافرتی |
| das Büro | دفتر |
| das Gefängnis | زندان |
| das Altersheim | خانه سالمندان |
| das Jugendzentrum | مرکز جوانان |
| der Friedhof | گورستان |
| die Botschaft | سفارتخانه |
| das Konsulat | کنسولگری |
| das Lagerhaus | انبار |
| der Parkplatz | پارکینگ |
| die Garage | گاراژ |
| die Brücke | پل |
| der Tunnel | تونل |
| die Straße | خیابان |
| die Kreuzung | چهارراه |
| der Platz | میدان |
جملات کاربردی با استفاده از واژگان مکان ها به زبان آلمانی + ترجمه
- Ich warte an der Haltestelle.
منتظر ایستگاه اتوبوس هستم. - Das Krankenhaus ist gleich um die Ecke.
بیمارستان درست سر نبش است. - Wir gehen heute ins Kino.
ما امروز به سینما میرویم. - Ich hole Geld von der Bank.
من از بانک پول میگیرم. - Das Restaurant hat leckeres Essen.
آن رستوران غذای خوشمزهای دارد. - Meine Tochter geht in die Schule.
دخترم به مدرسه میرود. - Der Bahnhof ist weit entfernt.
ایستگاه قطار دور است. - Ich arbeite im Büro.
من در دفتر کار میکنم. - Das Museum ist sehr interessant.
موزه بسیار جالب است. - Der Zoo hat viele Tiere.
باغوحش حیوانات زیادی دارد. - Ich kaufe Brot in der Bäckerei.
من از نانوایی نان میخرم. - Wir beten in der Moschee.
ما در مسجد نماز میخوانیم. - Ich tanke an der Tankstelle.
من در پمپ بنزین سوختگیری میکنم. - Er wohnt im Hotel.
او در هتل اقامت دارد. - Die Polizei hilft bei Notfällen.
پلیس در مواقع اضطراری کمک میکند. - Ich trainiere im Fitnessstudio.
من در باشگاه ورزشی تمرین میکنم. - Die Kinder spielen auf dem Spielplatz.
بچهها در زمین بازی بازی میکنند. - Wir gehen zur Post, um ein Paket zu schicken.
ما برای ارسال بستهای به اداره پست میرویم. - Die Universität liegt in der Innenstadt.
دانشگاه در مرکز شهر قرار دارد. - Das Theater zeigt ein neues Stück.
تئاتر یک نمایش جدید اجرا میکند. - Ich lese ein Buch in der Bibliothek.
من در کتابخانه کتاب میخوانم. - Der Park ist sehr grün.
پارک بسیار سرسبز است. - Die Straße ist gesperrt.
خیابان بسته است. - Das Reisebüro bucht unseren Urlaub.
آژانس مسافرتی تعطیلات ما را رزرو میکند. - Ich parke das Auto in der Garage.
من ماشین را در گاراژ پارک میکنم. - Das Rathaus ist sehr alt.
ساختمان شهرداری بسیار قدیمی است. - Die Kirche ist jeden Sonntag geöffnet.
کلیسا هر یکشنبه باز است. - Das Altersheim kümmert sich gut um die Senioren.
خانه سالمندان از سالمندان به خوبی مراقبت میکند. - Ich kaufe ein Geschenk im Einkaufszentrum.
من در مرکز خرید یک هدیه میخرم. - Die Feuerwehr kam schnell zum Brandort.
آتشنشانی سریعاً به محل آتشسوزی رسید.
نتیجه گیری
آشنایی با مکانهای عمومی و لوکیشنها در زبان آلمانی، پایهای مهم برای برقراری ارتباط مؤثر و یافتن مسیر در زندگی روزمره است. این واژگان و جملات میتوانند در مکالمات روزانه، سفر، و حتی موقعیتهای اضطراری بسیار مفید واقع شوند. این مطلب توسط آکادمی آموزشی پوریا خانی تدوین و گردآوری شده است و هدف آن ارتقاء مهارتهای زبانی زبانآموزان عزیز در مسیر یادگیری زبان آلمانی است. با تمرین این واژگان، درک و تسلط شما بر زبان آلمانی به شکل چشمگیری افزایش خواهد یافت.






